کراوات!
#افوض_امری_الی_الله پدرم می گفت: قبل از انقلاب، یکی از دوستانش، علاقه خاصی به کراوات داشت و برای هر کار جزئی کراوات می زد. یک روز جمعه، برای اضافه کاری به تنهایی به محل کارش رفته بود. وقتی خم شده بود تا ایراد دستگاه را پیدا کند، کراواتش داخل چرخ دنده ها گیر کرده بود و چرخ دنده، کراوات او را تا خرخره ی او کشیده بود و او در اثر خفگی جان داده بود! این یعنی، به هرچه ایمان داشته باشی، به همان واگذار خواهی شد، هم در دنیا ، هم در آخرت ! #طرید