سراسر خیر و برکت
وقتی که دانه ای و در دل خاک قرار داری، برای جوانه زدنت لحظه شماری می شود. مثل کودک به مراقبت احتیاج داری، به آبیاری و بهره مندی از نورخورشید. نهال که می شوی از تماشای جوانی ات، لذت می بریم.
وقتی شکوفه می دهی و عطر افشانی می کنی، مشام جانمان را طراوت می بخشی. به ثمر که می نشینی، کام مان را شیرین می کنی. با سرسبزی ات هوای پاک برایمان به ارمغان می آوری. سایه ات را از کسی دریغ نمی کنی. میزبان پرندگان می شوی برای لانه سازی شان.
پدری برای دخترکی تاب می بندد از شاخه ات. پاییز هم که می شود، زیبایی ات خیره کننده است. و زمانی هم می رسد که برای ساختن سقف خانه ای،دری، پنجره ای، میزی و..فدا می شوی.
این ها گوشه ای از داستان دنیای تو بود. اما می خواهم از نگاه دین تو را روایت کنم. در قرآن کریم، خداوند بزرگ تو را نماد قدرت خود معرفی کرده است. پیامبر (ص) هم فرموده است که در نزد او شکستن شاخه ی درختان به منزله ی شکستن بال فرشتگان است.
وقتی به بار می نشینی، به اندازه ای که میوه می دهی، برای صاحبت، پاداش می نویسند. حتی بعد از فوت او، برایش صدقه ی جاریه محسوب می شوی. خوش به حال تو که سراسر خیر و برکتی در دنیا و آخرت. اما بی خبر از ارزش و اعتبار والای تو، در حقت جفا می شود آن روزی که به بهانه ی ساخت جاده و ویلا، جانت را می گیرند و جریمه اش را پرداخت می کنند. نمی دانم این پرداخت جریمه، ظلم به تو را جبران می کند یا نه!