آرزوهای امروز من
ایکاش فلانیها سقیفه را نمیساختند، روضهی کوچهی بنیهاشم نمیسرودند. ایکاش همه میفهمیدند “من کنت مولاه فعلی مولاه” یعنی هم دوست داشتن علی علیهالسلام و هم پذیرفتن سایهی پرچم او. کاش هیهات من الذّلهی روز عاشورا، گوشها را باز و چشمها را بیدار میکرد.
اگر مردم در قرنهای اول ظهور اسلام، اسلام را درست میفهمیدند و میدانستند دنیا دو روز است و روزی جایشان روی کاغذ است و به پدرانشان میپیوندند، امروز اینهمه فرقه و مذهب دروغین دنیای پیرامون ما را پر نمیکرد و سارق روح بشر نمیشد، آنها را از عبادت خدا به عبادت شیطان دعوت نمینمود.
طلایهداران معنویت نوین، با راه رفتن پشت سر شیطان روزی به غرفهی فعالان فرهنگی در دزفول هجوم میبرند، روز دیگر در خیایان پاسداران قدرتنمایی میکنند، چند روز بعد با هدیهی گل به مردم مظلومنمایی میکنند و در آخرین هجمهی این طاغوتهای زمان، سفارت ایران در لندن هدف قرار میگیرد.
یادمان باشد، آنهایی که روزی خاورمیانه را تقسیم کردند، بهائیت را در ایران و وهابیت را در عربستان شکل دادند، حافظ منافع همهی معنویتهای دروغینی هستند که در اتاقهای فکرشان برای سیطرهی خود بر جهان ساختهاند؛ این معنویتها برخاسته از دنیای اسلام باشد یا مسیحیت، فرقی نمیکند.
اینان رکبخوردهی حیلهی شیطان هستند که به خاطر خدایی کردن در زمین، روزی به آدم علیهالسلام حسادت کرد و خواست خودش خلیفهی خدا باشد. حالکه فرزندان آدم در زمین به دنبال تعالی معنوی هستند، به آنها معنویتهای کاذب میدهد؛ او به عزت خدا قسم خورده که فرزندان آدم را گمراه کند. برخی انسانها نیز، متأسفانه، به او در اشاعهی خرافات و دینگریزی در لباس دین کمک میکنند.
پس باید به این سازندگان معنویت و پیروان خدایان دروغین و اشاعهگران شرک اعتماد نکنیم و خرافههایشان در باب دین و دیانت را نپذیریم، تا از گرفتارشدن در دام تبلیغاتشان در امان بمانیم.