خدایا شکر
تاریخ را که ورق میزنم، حس میکنم لرزش زمین زیر پایم را،
میشنوم صدای شکستن کسری را،
میبینم ستارههایی را که کسی ندیده،
ویرانی کلیساها را.
تاریخ را که ورق میزنم، میبینم کرنش بت بتکدهها را،
خاموشی نور آتش آتشکدهها را،
اما نمیشنوم صدای غرور پادشاهان را، کاهنان را، ساحران را. میبینم بهت خلایق را. خدایا شکر تولد پیامبرم را.