نعمت دورهم بودن
در تمام مدتی که پای ظرفشویی بود، همه خاطرات مادربزرگ را مرور کرد. دلش برایش یک ذره شده بود. برای قصه های شیرینش. برای ضرب المثلها و معماهای سختش. برای شعرهایی که تند تند و یک نفس میخواند. در دلش خدا را شکر کرد که لااقل یک صوت یک ساعته از صدا و شعر… بیشتر »
2 نظر
یلداهای مجازی
یکی از سرگرمیهایم از بچگی دیدن آلبوم عکس بود. چه زمانیکه آلبومها آلبوم بودند و چه حالا که آلبومها گالری گوشیهای اندروید و … شدهاند. چند روز پیش داشتم عکسهای شب یلدای سال گذشته را میدیدم.مادر جون کرسی گذاشته بود مثل هر سال. همه دور کرسی… بیشتر »