گناه مجازی
این روزها که روابط ما به جای دید و بازدید همدیگر تلگرامی شده سبک گناهانمان هم تغییر کرده است.
مثلا قبلا جمع میشدیم دور هم غیبت میکردیم الان تو گروه هایمان مینشینیم پشت سر هم چت میکنیم. غیبت غیبت است. چه بر زبان بیاوری چه بنویسی.
قبل ترها بین جمع خودمان یکی را دست میگرفتیم و مسخره اش میکردیم حالا فیلمش را میگیریم و تو گروه هایمان بهش میخندیم.
قبل ترها دروغ که میگفتیم لااقل خودمان میدانستیم حرفمان دروغ است. اما حالا دروغ های بزرگ و شاخ دار دیگران را منتشر میکنیم بعد خودمان هم بهشان ایمان میآوریم. انقدر این دروغ را با هم میگوییم که دیگر آنرا دروغ به حساب نمیآوریم. بلکه فکر میکنیم یک واقعیت هست که بقیه ازش خبر ندارند.
قدیم تر ها میگفتند تعریف کردن گناه از خودش بدتر است. مفسده دارد. باعث اشاعه ی گناه میشود. قبحش بین مردم میریزد. اما الان یک نفر که از گناه دیگران باخبر میشود وظیفه ی خودش میداند بقیه را هم خبر کند که به قول خودشان کسی دچار این مشکلات نشود. یادمان رفته که اشاعه ی فحشا از خودش سنگین تر است.
آن موقع ها اگر جوانی چشم چرانی میکرد همه با دید مجرم بهش نگاه میکردند. اما الان همه تو فضای مجازی چشم چرانی میکنند و اصلا عین خیالشان هم نیست که نگاه بد تیری است از تیرهای شیطان.
آن موقع ها حرف هر کسی را باور نمیکردیم تا به خودمان ثابت شود. یا هر سخنی را فقط با سند آن قبول میکردیم. قدیم ترها برای گوشهایمان و عقل هایمان ارزش قائل بودیم.
قدیم ترها اگر کسی گناه میکرد عذاب وجدان امانش نمیداد تا توبه میکرد. اما الان حتی نمیدانیم خیلی از کارهایمان تو فضای مجازی گناه است. چه برسد بخواهیم توبه کنیم.
ای کاش هنوز گناهان مان دم دستی و پیش پا افتاده بود. ای کاش هیچ وقت تلگرام نداشتیم.