هلاکت
تقصیر خودم بود، قبل از اینکه تاکسی کاملاً توقف کند، پیاده شدم، کیفم به در گیر کرد و همه محتویاتش بیرون ریخت!
راننده وقتی دید، فوری عذر خواهی کرد ولی من گفتم: خودم مقصر بودم، شما بفرمایید.
وقتی تاکسی رفت، با احتیاط خم شدم و شروع به جمع کردن وسایل کردم، دفترچه بیمه ام در گودال آب افتاده بود و خیس شده بود. کارت ملی ام توی جوی آب، اسکناس ها روی زمین پخش شده بود و قاب عینکم و … همه را جمع کردم و از رهگذری خواستم کارت ملی ام را از داخل جوی آب بهم بدهد، خیلی چندش آور بود، بویژه که چند نفر در پیاده رو با تمسخر نگاه می کردند!
فقط اگه زیپ کیفم بسته بودم، این طوری نمی شد، حداقل کیفم کثیف می شد و فقط با یه دقت ساده، جلوی این اتفاق گرفته می شد!
درست مثل گناهانی مانند غیبت و … که براحتی با دهان انجام می دهیم ولی در قیامت بسختی عذاب دارند!
یعنی واقعاً بستن زیپ دهان، اینقدر سخت است؟ چرا دلمون بحال خودمون نمی سوزه؟ سقف عبرت گرفتن ما تا کجاست؟
قال الله تبارک و تعالی :
« وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ »
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ با دست خودتان ﺑﻪ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﻧﻴﻨﺪﺍﺯﻳﺪ»
(بقره / 195)
به قلم#راضیه_طرید