جاذبه ی حسینی علیه السلام
بیخود نیست که هر کس از کربلا برمیگردد میخواهد هرساله به زیارت برود. یک بار که در جذابه ی حسینی (ع) قرار گرفتی دیگر دست خودت نیستی. کشیده میشوی سمت حسین علیه السلام.
وقتی وارد کربلا شدیم و در حدود حرم عباس علیه السلام قرار گرفتیم قلبم گرفتار کششی شد که بی قرار مرا به سمت خودش میکشید. انقدر کشیده شدم به سمتش که نفهمیدم کی پنجره ی حرم را در آغوش کشیدم.
نمیدانم همه ی آنها که بار اول میآیند مجنون حسین علیه السلام میشوند یا فقط من اینگونه بودم؟ راه میرفتم مثل دیوانه ها و حال خودم را نمیدانستم. روضه میخواندم و اشک ریزان میرفتم و فقط میرفتم اما نمیدانستم کجا و چطور؟
حرم اباعبد الله الحسین علیه السلام که رسیدم ناخودآگاه و بدون پیش زمینه رفتم کنار شش گوشه و با سیل جمعیت رسیدم به ارباب بی کفنم حسین علیه السلام.
فقط یک چیز در ذهنم موج میزد:” علی الدنیا بعدک العفی یا علی! یا علی! یا علی!
علی الدنیا بعدک العفی یا علی!"*
انقدر دور حرم گشته بودم آخر از درد پا ساکن یک گوشه ی حرم شدم و نتوانستم دیگر از جایم تکان بخورم. چه کشیدی اینجا عمه جانم زینب سلام الله علیها؟” نماز نشسته خواندن هم دارد، این غم که شما تحمل کردی. قدم به قدم سوختم و روضه خواندم و گریستم.
وقت خروج از کربلا تا منتظر پر شدن ماشین بودیم هنوز نمیدانستم دارد چه اتفاقی میافتد. همین که ماشین از گاراژ خارج شد و مسیر مخالف حرم حسینی علیه السلام در پیش گرفت دیدم قلبم از پشت کشیده میشود، دارد از جا کنده میشود. نتوانستم تحمل کنم. قلبم را در کبلا گذاشتم و آمدم.
آقا حالا چطور دوریت را تحمل کنم؟
* پ.ن: معنی این جمله این است: بعد از تو خاک بر سر دنیا ای علی (علیه السلام). این جمله را حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام بعد از شهادت علی اکبر علیه السلام درباره ی ایشان فرمود.