الفتح قریب
چند مرد درشت هیکل عراقی، لباس نظامی بر تن، کنار ماشین جنگی ایستاده بودند. سبیل کلفت و اسلحه ی دوشی هم بر ابهت شان افزوده بود.
پرچم عراق که در باد رقصید صحنه تداعی گر جنگ تحمیلی شد!
چند دهه پیش او موظف بود به من شلیک کند و من هم.
اما او اکنون مامور امنیت من شده. من هم او را “برادرم” خطاب می کنم.
گزینه های روی میز را دگرگون کردیم. تاریخ را تغییر خواهیم داد. فتوحات دیگر را در پیش خواهیم گرفت. آوینی برخیز و روایت کن!
دنیای شهادت
به همسرش گفته بود من بیشتر مشتاق انجام کارهای بر زمین مانده هستم؛ برای شهادت وقت هست. هنوز خیلی کار نکرده داریم .
شهید جواد الله کرم را می گویم.به نظرم از بس دلش می خواست کار برای ولیّ زمانش انجام دهد شهید شد!
دنیای شهادت، محدودیت دنیای مادی را ندارد. شهید هم زمان هم می تواند به داد مردم میانمار برسد، هم رزمندگان مدافع را یاری کند، هم فریاد رس مردم گرسنه و فقیر آفریقا باشد، هم به یاری نیروهای خدوم و بسیجی خودی بشتابد، هم مرهم دل داغ دیده مادرش شود، هم در پیچ و تاب زندگی قوّت شانه های نحیف و خسته ی همسرش شود…
مهم تر از همه اینها برای من ای است که هم می تواند گوشه دل مرا بگیرد و بتکاند تا این دل من دل شود!
دوشنبه خجالتی!
دوشنبه ها برای من روز درد آوریست، هرچقدر خودم را به درو دیوار می زنم اوضاع بهتر نمی شود! با آن همه بی حواسی، منحنی صعودی خراب کاری هایم را فراموش نمی کنم!
غفلت، نمازهای بدون تمرکز، ساعت های هرز رفته عمرم در تلگرام! توجه به غیر خدا، این آخری خودش به تنهایی می طلبد ساعت ها بنشینی، تسبیح بگیری و بگویی غلط کردم! یارت غیرتی باشد می فهمی چه می گویم!
دوشنبه باشد، پرونده عملت برسد به دست مهدی فاطمه، دو دو تا چهارتا کنی، اوضاع دستت بیاید، حالت خراب می شود. کاش آسمان راه بندان باشد، پرونده ام گُم شود، کاش فرشته ها نتوانند سیاه قلم هایم را به خدمتش برسانند.
خجالت او، سر پایین انداختنش، دلگیری اش….
شرمنده ترینم
#معصومه_رضوی
فاعف عنهم
به این آیه که رسیدم اشک در چشمانم جمع شد.
” فَبِما رحمتً منَ الله لِنتَ لهم و لو کُنتَ فظّاً غلیظَ القلب لانفضّوا من حولِک
فَاعفُ عنهم
و استغفر لهم
و شاوِرهم فی الامر”
با این همه ظلمی که امت به پیامبرش روا داشته باز هم به او میگوید: این عطوفت و اخلاق خوبی که داری من به تو دادم و اگر نبود همه از اطرافت پراکنده میشدند. ولی ایکاش انقدر ها هم مهربان نبود. گاهی وقتها زیادی مهربانی کنی قَدرت را نمیدانند.
حالا تازه فرموده است که با این امت اینطوری رفتار کن که من بهت میگویم:” آنها را ببخش. برای آنها آمرزش بخواه و در کارها با ایشان مشورت کن.” اینهایی که خدا فرموده بهشان مهربان باش منظورش علی علیه السلام نیست، اشتباه نکنید. آنهایی هستند که به پیامبرش ظلم کردند.همانها که در برابرش فریاد میزدند. همانهایی که هیچ وقت به او احترام نگذاشتند. همانها که دستوراتش را بر زمین میگذاشتند. همانها که از جنگ فرار میکردند. همان ها که آخرش او را نعوذ بالله هذیان گو خواندند. اینها را میگوید.
یک عمر حرف های رسول خدا را نادیده گرفتند آقا خم به ابرویش نیاورد که مبادا دلشان بشکند. حالا میفهمم الله یعصمک … برای چه نازل شد.
خدایا انقدر ها هم مهربان نباش. یک کمی بعضی وقتها بگذار پیامبرت هم مهربان نباشد وگرنه این آدم ها که یک روز از سر ریا به علی علیه السلام میگویند:” بخن بخن لک یا امیر المومنین” چند ماه بعدش میآیند درب خانه ی دختر رسولت را به آتش میکشند و ولی ات را ۲۵ سال خانه نشین میکنند. خدایا بعضی از این آدمها لیاقت مهربانی ندارند.
با این دلی که من دارم فکر کنم حالا حالا ها کار دارد که به خلق محمدی برسم. خوب شد مجبور نیستم به جای خداوند در مسند قضاوت بنشینم.
پ.ن: آیه ی ۱۵۹ سوره ی آل عمران
مکارم اخلاق
اگر دلت میخواهد اخلاق خوب داشته باشی باید ایمانت را کامل کنی. باید یقینت بی عیب و نقص باشد. باید نیتهایت را برای خدا خالص کنی. اگر دلت میخواهد خوش اخلاق شوی باید از فکر کردن به کارهای بیهوده هم دست برداری چه برسد که به دنبال بیهودگی بروی.
این کارها را که بکنی تازه میرسی به جایی که چشم داشت به دارایی دیگران نداری، گرفتار کبر نمیشوی، بنده ی خدا میشوی. آنوقت است که در بندگی خدا دچار عجب و خود پسندی نمیشوی.
حالا خیرهای دنیا از دستانت جاری میشود. الان که حسابی با اخلاق شدی و منشا خیر و برکات، با این کار خیرت بر مردم مباهات نمیکنی و برسرشان منت نمیگذاری. اگر اینها را که گفتم انجام دادی تازه معالی الاخلاق میشوی. همین هم خیلی خوب است اما تا مکارم اخلاق و کریمانه بودن فاصله داری.
اینها را که گفتم همه شان را امام سجاد علیه السلام در ابتدای دعای مکارم الاخلاق از تو میخواهد. آیا دلت میخواهد تو هم دارای خلق کریمانه شوی؟
پ.ن: برداشتی از بند اول دعای ۲۰ صحیفه ی سجادیه معروف به دعای مکارم اخلاق