پیر پارسای جمکران!
سلام علی آل یاسین. سلام بر تو، ای همیشه آشنا. سلام بر تو، که زیبایی زندگی را می سرایی. نمیدانم چگونه با تو سخن بگویم و نمی توانم آنچه را که در دل دارم بر زبان بیاورم. نام مقدست را که میشنوم، به احترامت از جا بر میخیزم، اما تو را نمیبینم و این… بیشتر »
نظر دهید »
اتمام حجت
آن روز حوصله نداشتم تا فرهنگسرا بروم. یک چیزی ته دلم میگفت:” امروز نرو. زنگ بزن بگو نمیام.” اما دلم به این کار رضا نبود. آخر به عنوان خادم الرضا علیه السلام بد قولی کردن خیلی زشت و به دور از ادب است. علی الخصوص که صبح خواب دیده بودم جایی… بیشتر »
عمرها می گذرند، نمی آیید؟
آن روزها هنوز خواندن و نوشتن نمی دانستم تا اسم تان را بنویسم، اما شما را می شناختم. پدرم را دیده بودم که بعد از خواندن دعای ندبه ی روزهای جمعه، می ایستاد و دست راست را بر روی سرش می گذاشت و به شما سلام می داد. مادرم سواد خواندن دعا را نداشت، اما چادر… بیشتر »