سادات
وارد پارکینگ که شدیم روی در آسانسور نوشته بودند ملاقات با حاج آقا سادات طبقه اول. ملاقات با سیده خانم طبقه دوم. رسم خوب بعضی قمیهاست که در مهمانیها مردانه و زنانه را جدا میکنند. دکمه 1 و 2 آسانسور را فشردیم و منتظر شدیم. آسانسور طبقه یک ایستاد و… بیشتر »
1 نظر
خانوم محترم
پدرم خاله ی مهربانی داشت که نامش حرمت سادات بود. از آن مادر بزرگهای قندی نباتی که آدم دلش میخواهد مدام برود ببوسدشان. خیلی خوش مشرب و خونگرم بود. هیچ کس نبود که بتواند ازهم صحبتی اش دل بکند. آرام و با وقار. متین و مهربان. از آن مادر بزرگهایی که یک پا… بیشتر »