نامه به دختری با کفش های کتانی
?نامه به دختری با کفش های کتانی امشب که در مغازه برای اولین بار کفش به پا کردی دوست داشتنی تر به نظر آمدی. در حالیکه شیطنت از چشمهایت می بارید، با کتانی های صورتی که سر و ته ش اندازه کف دست هم نمی شود، روی سرامیک ایستاده بودی. چهره ات می گفت با این… بیشتر »
نظر دهید »
دفتر عقاید
عقاید #خاطرات زمان مدرسه دفتر خاطرات مد بود. نزدیک آخر سال که میشد، همهی دخترها دفترهایشان را به یکدیگر میدادند که برایشان یادگاری بنویسند، به معلمها هم میدادند و آنها نیز برایشان نصحیتهای مادرانه مینوشتند. اسم دفتر من دفتر خاطرات نبود، من اسمش… بیشتر »