ولنتاین در ورژن آسمانی!
یکی از دوستان دیروز می گفت: امروزی باش! تو هم جشن ولنتاین بگیر! من هم به توصیه دوست مدرنمان خواستم هدیه ولنتاین برای همسرم بگیرم. اما دیدم بد نیست درباره این واژه و این رسم تحقیقی کنم. ظاهرا در قُدسی ترین روایت، ولنتاین نام یک کشیش خطاکار بوده که عاشق… بیشتر »
11 نظر
زنگِ احسان
ساعت را نگاه می کنم نزدیک ۳ بعدازظهر است. از شدت خستگی چشمهایم بی تاب خواب است، اما می دانم که زنگ آیفون به صدا در خواهد آمد. پسر کوچک واحد کناری مان هر روز همین موقع از مدرسه می رسد. باز کردن در ورودی آپارتمان با کلید، قلق خاصی دارد که او نمی تواند.… بیشتر »
غبار یتیمی
تاب نبود پدر را نداشت.دلش می لرزید به ناله های پدر.دستان کوچکش آفریده شده بود برای نوازش پدر. از این رو او را ام ابیها نامیدند. حال که بالیده بود و خود مادری شده بود برازنده ی نام بانوی بانوان دوعالم، چگونه می توانست بر خود بپذیرد که چندی دیگر پدر را از… بیشتر »
مریم خانم
کاملاً مشخص است که مریم خانم دیگر توان ندارد! به سختی دیوار را پاک می کند اما، با هر رفت و برگشت دستش، رد سیاهی روی دیوار می ماند از بس که دستمالش خیس و کثیف است، چون نمی تواند آن را خوب بچلاند! رنگ و روی زرد، چشمان گود افتاده، دستان زبر و ترک خورده… بیشتر »
حیران محمد...
آنقدر به پیامبر (ص) علاقه داشت، که یکی از شرایط ازدواجش این بود که حتما اسم همسر آینده اش، محمد باشد، اسم پسرش را هم محمد خواهد گذاشت… بالاخره هر کس عشقی دارد…عشق او هم پیامبر بود…. می گفت: از وقتی پیامبر (ص) را شناخته، همواره ذهنش… بیشتر »