عزیزان رفته اند، نوروز می آید همی
چند روز دیگر نوروز ۱۳۹۷ از راه می رسد. در حالی که عموی من، در میان ما نیست. مادر یکی از دوستانم هم چند روز پیش از دنیا رفت.
نوروز ۹۶ را بدون پدرهمسرم آغاز کردیم.
نوروز ۹۵ که آمد، نوه ی نوجوان یکی از اقوام در اثر برق گرفتگی فوت کرده بود.
نوروز ۹۴، دست پدربزرگ یکی از دوستان، از دنیا کوتاه شده بود.
نوروز ۹۳ جای پسر خاله ی همسرم در کنار خانواده اش خالی بود.
و نوروز های قبل و نبود عزیزان دیگر. تقریبا هیچ نوروزی نیامد مگر اینکه کسی از دوستان و اقوام و آشنایان، قبل از آن، از دنیا رفته بود. نوروز بی توجه به غم مردمان، با سازِ باد صبا و هلهله ی پرندگان و رویش دوباره ی گیاهان، دست در دست بهار می آید.
اما این ما نیستیم که همیشه بدون حضور عزیزی، در را به روی نوروز می گشاییم. بلکه روزی نوروز می آید و ما نخواهیم بود. پس دست نوروز را به گرمی بفشاریم، زیرا فرصت ها می گذرند همچنان که ابرها…