سخنی با شیعه
آیا میشود روزی کوچهی بنیهاشم را فراموش کرد؟ اگر کوچه را محو کنند که گویا کردهاند، اگر در را تعویض کنند که کردهاند؟ میشود کوچهی بنیهاشم را فراموش کرد؟ شیعه کجای تاریخ ایستاده است؟ مادرش را کتک زدهاند، همسر مادرش را دستبسته به تماشای در نیمسوخته نشاندهاند، اورا همنشین چاه کردهاند، فرقش شکافتهاند، تابوت فرزند مادرش را تیرباران نمودهاند، دشمن مادرش را در جوار پدرش به خاک سپردهاند، فرزند مادرش را بین عطش و خون تنها گذاشتهاند، دختر مادرش را به اسارت بردهاند، حرمش را خراب نمودهاند. شیعه کجای تاریخ ایستاده است؟
سؤالی از شیعه دارم: چرا خوب انتظار را معنا نمیکنی که منتقم خون مادرت بیاید؟ روضهی مادرت را میگیری، برایش اشک میریزی، برای آمدن فرزندش دعا میکنی، اما دعایت مستجاب نمیشود، چرا خوب انتظار را معنا نمیکنی؟
بیا و از امروز تا سال آینده انتظار را، آنطور که باید، معنا کن، شاید فرزند مادرت بیاید و جهان را از اینهمه مصیبت برهاند. باور کن شرمندگی در محضر خدا دیگر بس است.