من کار نمیکنم/تو کار نمیکنی/ او کار میکند!
خیر سرمان قرار بود کار تشکیلاتی باشد! کارها تقسیم شده بود اما.. یکی بچه ش مریض شد، یکی یادش افتاد امتحان دارد، یکی گفت مسیرم دور است، یکی گفت من جای دیگری مشغولم وقت نمیکنم، یکی دونفر هم که در افق محو شدند! خرید جوایز، توجیه خادمین، هماهنگی مداح و… بیشتر »
نظر دهید »