چال لپ
داشتم یک دکور میزدم برای دهه کرامت. ستارههای بلورین را به نخ گره میزدم و از پنجره فرهنگی حرم آویزان میکردم. هر ستارهای که کارش تمام میشد در هوا چرخی میزد و با نسیم کولر این طرف و آن طرف میشد. گاهی نخها به هم گره میخوردند و با سختی از هم جدا… بیشتر »
نظر دهید »