سلام بی جواب
سادات گفته بود:” تو حرم حضرت علی هر کسی روضه ی حضرت زهرا میخوند برو بشین کنارشون گوش کن.اگر تونستی خودت یه روضه ی حضرت زهرا تو حرم حضرت علی علیه السلام بخون.” سر خیابان حرم که رسیدم و نگاهم به گنبد نورانی آقا گره خورد، ابهت آقا امیرالمومنین… بیشتر »
نظر دهید »
عند قبرالحسین
روضهخوان که روضه گودال قتلگاه را میخواند،دلم پاره پاره شد. رسید آنجا که خانم زینب کبری بر سرو صورتش میزد و وااُماه میگفت. احساس کردم اینجا همان عندقبرالحسین آیتالله بهجت است. آنجا که فرمودند: هر وقت دلت شکست و یاد اباعبدالله افتادی همانجا عند قبر… بیشتر »
باران های بی روضه
در بین راه به دخترکان قد و نیم قد گل سر هدیه می دهند… چادر زنان خاکی شده و به زمین می کشد . التماس ما می کنند که به موکب شان برویم و از آب و غذای آنها بخوریم. عزت و محبت فوران کرده. جاده اما هموار و بی خار و سنگ است. برادران تلاش می کنند حریم… بیشتر »
سَنَ قربان آقا
وضو گرفتم تا ظرف های گل سرخی حضرت مادر را خاکروبی کنم، یک هفته دیگر ییلایق قشلاقش تمام می شود. زیر لب روضه تلاوت می کردم، فارسی آذری عربی! جان آقا… سن قربان آقا… سیدالعطشان… کاسه بشقاب ها مستمع بودند، استکان های قد و نیم قد، میان… بیشتر »