اللهم انا نشکوا الیک غیبت ولینا
موبایل را از صورتم دورتر می گیرم. شروع می کنم به خواندن اخبار میانمار. اضطراب در قلبم را محکم می کوبد. مثل همیشه چشمانم را تار می کنم تا واضح …نه… باید خنجر را به دلم فرو برم تا از مجرای چشمم خون جاری شود! بگذار درد بکشم. مقدس است. ولی… بیشتر »
نظر دهید »