اولش، کودکی. آخرش، کودکی!
سالگرد آقاجان رفتیم ده اما هیچ کس نیامد سر مزار. اهل ده همگی رفته بودند زیارت امام رضا. چند تا پیرزن رنجور و دلشکسته مانده بودند با یکی دو خانوار ِ مالدار. بعد از خواندن فاتحه و خوردن چای نپتونِ فلاکسی، سه تا مشماع شیرینی و خرما و پرتقال ردیف کردم… بیشتر »
نظر دهید »