دم صبح
یاد من باشد فردا دم صبح, جور دیگر باشم بد نگویم به هوا، آب، زمین مهربان باشم، با مردم شهر و فراموش کنم، هر چه گذشت خانه ی دل، بتکانم از غم و به دستمالی از جنس گذشت، بزدایم دیگر، تار کدورت، از دل مشت را باز کنم، تا که دستی گردد و به لبخندی خوش دست در دست… بیشتر »
نظر دهید »